کلیات
استفاده مطلوب از سرمایه های سازمانی در ایجاد بهره وری نقش بسزایی دارد. حصول استفاده مطلوب از منابع انسانی ، موازی با منابع مادی در یک سازمان ، مستلزم شناخت و آگاهی از روشهای وافی به مقصود در رابطه با مدیریت این نیروهاست. می توان مدیریت منابع انسانی را چنین تعریف کرد : به کارگیری دانش ها و فنونی که استفاده مفید از نیروی انسانی را میسر می سازد.
زنده نگه داشتن جریان رشد اعضای سازمانی ، مستلزم فعالیت های مدیریت منابع انسانی است که از فاصله بین استخدام فرد آغاز می شود و تا خروج او از خدمت ادامه می یابد. هدایت فعالیت های بخش منابع انسانی نیازمند مدیری ماهر ، توانمند و با صلاحیت است . یعنی مدیری که با جامعیت بتواند نقش های متعددی چون رهبری ، سنجش عملکرد ، تحلیل نیازها ، ارزیابی برنامه های آموزشی ، ارائه مشورت با مدیران اجرایی و اجرای برنامه های رفاهی ایفا کند. اگر سرمایه را در دو بعد دارایی و نیروی انسانی مطرح کنیم ، حافظ سازمانها نیروی انسانی است که دارایی نامشهود ، شامل قابلیت ها ، توانایی ها ، مهارت ها و شایستگی ها را با خود دارد.
ارتباطات درون سازمانی
اهم ارتباطات موجود درون سازمانی بین اعضاء را میتوان به این صورت تقسیم بندی کرد :
1- ارتباطات عمودی
2- ارتباطات افقی
3- ارتباطات تمایلی
1- ارتباطات عمودی :
ارتباطات عمودی بیانگر سلسله مراتب سازمانی است که طبقه مدیریت را از کارکنان متمایز میسازد.
طرز تلقی کارکنان نسبت به مافوق مستقیم خود ، ارتباط تنگاتنگ عمودی با نحوه مدیریت آنها دارد.
2- ارتباطات افقی :
ارتباطات افقی مربوط به سطح کاری برابر است ، بدین معنی که ارتباطات بین هم سطحان سازمانی است که بدون داشتن ارجحیت یکی بر دیگری ، بر حسب کار به وجود می آید. طرز تلقی مشترک بین کارکنان مستقر در طبقه مشابه کاری در قلمرو مدیریت ، موجبات صمیمیت بین آنها را فراهم کرده ، در نتیجه در عملکرد آنها تاثیر می گذارد . در واحدهای سازمانی برابر یا مشابه ، در اثر تحکیم ارتباطات ، روحیه مشترک کاری ، تقبل کاری عضو غایب به وسیله عضو دیگر و کمک اعضاء به همدیگر بیشتر است. علت ویژگی مثبت ارتباطات افقی را میتوان در هم ترازی اعضاء و عدم برتری سازمانی یکی بر دیگری دانست .
3- ارتباطات تمایلی :
ارتباطات تمایلی مستقیما در اعمال مدیریت دخالت دارند و از عنصر مهمی چون روحیه گروهی برخوردارند. روحیه گروهی موجبات طرز تفکر مثبت در مقابل هدف ها را فراهم میسازد. هر یک از گروههای سازمانی سعی دارند در محدوده خاصی قرار گرفته و استحکامی در پیرامون خود به وجود آورند. همشهری ، هم ولایتی و بچه محل در راه اندازی کارهای بی نوبت و خارج از مقررات در سازمانهای ما بسیار داغ است ، این نوع ارتباطات که یک عامل اجتماعی بسیار مهمی است ، باید بیشتر مورد توجه مدیریت قرار گرفته و جلوی سوء استفاده از آن گرفته شود. گروههای سازمانی که به وسیله ارتباطات تمایلی به وجود می آیند ، به نام گروههای غیر رسمی یا سازمانهای غیر رسمی در مدیریت مطرح شده اند .
نقش های مدیریت منابع انسانی
مفهوم نقش ، ایجاد تمهیدات از طرف مدیر ، جهت تاثیرگذاری برای حسن انجام وظایف خود و اعضای سازمانی است . نقش ایفا میشود ولی وظیفه را باید انجام داد.
انواع نقش ها :
1- نقش های اصلی :
1-1- نقش های اقتداری
- هدایت ارتباطات سازمانی :
که در آن علاوه بر تحکیم روابط بین واحدها ، ایجاد ارتباطات برون سازمانی در رابطه با پیشرفت امور و بهبود تحقق اهداف مستتر است.
- حمایت از نیروی انسانی :
که متضمن هدایت اعضای سازمان به منظور حفاظت از آسیب های اجتماعی و سیاسی است.
1-2- نقش های اقتصادی :
- توجه به جریانات سرمایه در رابطه با زمان ، هزینه و عایدی که ارزشیابی از عملکردها را ترسیم می کند.
- هدایت تحقیقات مربوط به تولید ، سرمایه گذاری و اضافه ارزش مربوط به سرمایه گذاری است.
1-3- نقش های رفاهی :
بهداشت ، تغذیه ، مسکن که متضمن تامین نیروی انسانی در هر یک از موارد مذکور است.
1-4- نقش های تربیتی و فرهنگی :
- ایجاد دوره های آموزشی در زمینه و حیطه های مختلف سازمانی.
- توجه به تربیت دائمی که کمال مطلوب رشد سازمان را متضمن است.
- ایجاد امکانات گذران اوقات فراغت.
2- نقش های معین :
2-1- مدیریت منابع انسانی :
این نقش از نقش های مهم مدیریت به شمار می رود . چونکه تجهیزات و وسایل مدرن از نظر کمی و کیفی نمی تواند بدون داشتن نیروی انسانی متناسب با آنها مورد استفاده قرار گیرد.
2-2- مدیریت مالی :
- تعیین نیازهای مالی :
تخصیص یک اعتبار به یک مورد از ظرافت خاصی برخوردار است. تخصیص کمی اعتبار ، یعنی هزینه به موارد خاص با تنظیم بودجه صورت می پذیرد. بدین معنی که مدیریت ، هزینه های لازم برای انجام برنامه های سازمان را در یک سال مالی پیش بینی کرده ، سپس اعتبار پولی را برای هر مورد تخصیص میدهد. در تخصیص کیفی اعتبارات که مکمل جنبه کمی هزینه هاست ، لازم است که به موارد ذیل توجه شود :
زمان هزینه : بطور مثال خرید کی صورت گیرد ، وضعیت فعلی بازار ، تورم داخلی و ...
تنظیم برنامه خرید که توجه مدیریت را به روند تولید ، زمان تولید و سیاست های تولید معطوف می دارد.
- حسابداری :
بودجه یک سازمان را نمی توان آزادانه در اختیار واحدها قرار داد بلکه لازم است که این امر از مقررات خاصی پیروی کند. هرچند بودجه به وسیله واحد مربوط تنظیم و اجرا می شود ، ولی مسئولیت راهبردهای به ثمر رسیدن برنامه بودجه با مدیر سازمان است.
2-3- خدمات حقوقی
به حکم اصل اختیار ، مدیر نمیتواند به هر عضو سازمانی خارج از چهارچوب وظیفه و شغل دستور دهد یا در اجرای امور بدون توجه به نظرات تکنوکرات که اجرای قانون آن را بر عهده دارند دستور دهد یا در احقاق حق پرسنل رعایت قانون ننماید و از حق و حقوق پرسنل به علت عدم استفاده یا عدم ایجاد واحد حقوقی دفاع نکند.
2-4- تسهیلات اسنادی
مدیریت وظیفه دارد جهت طبقه بندی کردن و نگهداری اسناد ، روش های متداول و تکنولوژی لازم را در سازمان برقرار کند.
3- نقش های فرماندهی
مدیریت مسئولیت دارد که برای انجام امور ، تصمیمات صریح در سازمان ایجاد کند ، به طوری که امروزه این مسئولیت موجب شده است که عده ای مدیریت را در مفهوم تصمیم گیری به حساب آورند.